هنوز چند ساعتی از خبر های نیمه خوشه (( هنوز تایید نشده که البته تا آخر شب خبرش منتشر شد )) که در مورد بابک دادبخش به دستم رسیده بود نمیگذشت که به یک باره چشمم خیره شد به این خبر بهت آور( محکوميت يک فعال حقوق بشري و دو فعال سياسي به اعدام ) . اعدام و زندان هنوز درست و حسابی حالیم نشده که واقعا یک معلم توانایی انجام چه میزان جرم دا در چهار چوب قوانین اساسی این خراب شده داره که بشه حکم اعدام داد . دیروز یعقوب مهر نهاد و بابک دادبخش و امروز فرزاد کامنگر، علي حيدريان و فرهاد وکيلي و فردا ..... تا به خودت نرسیده پاشو
به راستی چه باید کرد ؟
حکايتي عجب است اين! نديدهای که چهسان به تيغ ِ کينه فکندند ِمان به کوی و گذر؟ چراغ ِ علم نديدی به هر کجا کُشتند زدند آتش هر جا به نامه و دفتر؟ زمين ز خون ِ رفيقان ِ من خضاب گرفت چنين به سردی در سرخي ِ شفق منگر! يکي به دفتر ِ مشرق ببين پدر، که نبشت به هر صحيفه سرودی ز فتح ِ تازهبشر! برچسبها: به راستی چه باید کرد ؟ |
درود بر تو دوست عزيز
متاسفانه در اين مقطع از زمان ، زنجير اتحاد ما ايرانيان از هم گسيخته و هرکس راهی بر خلاف دگری و سازی بر خلاف سازه دگری
دوستان چپول با افکار معلق در هپروت چه گوارایی ... دوستان خوش خیال سلطنت طلب با اُمید به شاهزاده رویائی شان .... دوستان وطن فروش مان ... و ... و .... / از ماست که بر ماست