یک طناب دیگر بر گلوی آزادی
هنوز شک از دست دادن یعقوب مهر نهاد در وجودمان موج میزند که باید به انتظار اعدام های دیگر باشم ((عدنان حسن پور، هیوا بوتیمار، فرزاد کمانگر، انور حسین پناهی، فرهاد وکیلی و علی حیدریان )) کم کم داریم به قول قمار عاشقانه به مرگ عادت میکنیم با این مقوله روزمرگی میکنیم. باید از این حالت گریزی به آزادی زد ، اما افسوس که یکپارچه نبودن همین است ، یعقوب مهر نهاد قربانی که شد ؟ قربانی سکوت یا جمهوری اسلامی ؟
خاصیت و ذات یک حکومت دیکتاتور کشتن اعدام و قتل است پس اینجا تغییری از جمهوری اسلامی ندید ایم آنها فقط میکشند این ما هستیم که باید از زیر جور ستم صدای خود را با بلندی کر کننده ای به دیگر هم نوآنمان برسانیم .
ای اهالی بلاگستان کدام شما در این چند ماه چیزی برای یعقوب نوشته اید کدام شما با خانواده او تماس گرفته اید ؟ چرا یعقوب به مانند باقی ایرانیان کمپینی نداشت ؟ چرا کسی صدای یعقوب مهر نهاد را نشنید ؟ چرا دیگر فراموش شد ؟ چرا کانون وب لاگ نویسان به یک باره خفه خوان گرفت ؟ جالب است بدانیم آخرین مطلب قبل از اعدام در باره یعقوب که در این کمپین نوشته شد 5 تیر بود و آخرین مطلب هم که میبینید اعدام شد و تمام ؟
نه تنها در مورد این کمپین بلکه تمامی ما اینگونه همه ما بدون هیچ گونه حرفی فراموشش کردیم و به چوبه دار جمهوری اسلامی سپردیمش .لطفا توجیح نکنید .حال آیا باید جمهوری اسلامی که ذاتی آدم کش دارد را نفرین کنیم یا سکوت خودمان را ؟ پاسخ با شرف خودتان برای ادامه راهش سکوت نکنیم برچسبها: اعدام ، یعقوب مهرنهاد |