غرور و آزادگی وقتی با هم می آویزند واژه زیبای آزادگی را به معنا میکشند । و هنگامی که از آزادگی سخن به میان می آوریم ، بی گمان به سرعت به این فکر میرسیم که تمام آزادگان در جهان همواره مورد جفا و بی مهری دولت ها و حکومت ها قرار گرفته اند و حبیب و محبوب مردم زجر دیده بوده اند . و در این زمان در این کشور آنان که آزاده اند و با شرف علاوه بر بی مهری و جفا ، شکنجه ، زندان ، دستبند و انفرادی دیده اند و کشیده اند .
اما اکنون رژیم گستاخ دست پرورده سکوت ما ، چنیین گشته است که دیگر برای هر فریاد آزادی خواهانه و حق طلبانه حکم منسوج اعدام را هدیه میدهد . و این بار فرزاد کمانگر این حکم را پس از تمام شکنجه های روحی و روانی با اتهام های واحی دریافت کرد .
میخواستم یک نامه سوز و گداز دار بنویسم و دل های همه را بلرزانم । اما نه فرزاد نیاز به سوز و گداز ما داره نه ما با مشغله های جمهوری اسلامی وارانه میتوانیم همه هم و غم زندگی را برای او بگذاریم اما کاررهای کوچک و بزرگی میتواینم بکنیم که او بداند در این سنگر و در این دخمه تنها نیست । نوشتن رسالت من و شما است به این رسالت پاسخ دهیم । به انتظار شما هستم تا به هم فریادی بی صدا زنیم که ای برادر تنها نیستی ।
پی نوشت: دانشجویان شیراز را فراموش نکنیم برچسبها: برادر تنها نیستی |